روزنوشته های کارمند مجرد



بیشتر از

گرانی بنزین، این حس رهاشدگی و عدم اعتماد به سخنان مدیران و مسئولان است که آرامش را از من می گیرد.

انقدر گفتند قیمت ها را کنترل می کنیم، کنترل شد؟ انقدر فرمودند مالیات ها را اصلاح می نماییم، اصلاح گردید؟ جز این شده که ثروتمندها، ثروتمندتر شدند و حقوق بگیران فقیرتر؟


شخصیت و منش دکتر محسن رنانی را فارغ از رویکردهای ی، دوست دارم و همیشه تحسین کردم و می‌کنم. هرجا سخن یا نکته‌ای از ایشان را ببینم، با دقت دنبال می‌نمایم و هیچ وقت دستِ خالی از صرف وقتی که برای این فرد کرده‌ام، برنگشته‌ام.

تماشای

این ویدئو از ایشان در خصوص جامعۀ ایرانی خالی از لطف و فایده نیست. اُمیدوارم شما هم مانند من، به تفکر وادار شوید و نکته‌ای را به فراخورِ حال خود دریافت نمایید.


به اعتقاد بنده یکی از تلنگرهای مهمی که

قطعی اینترنت به همۀ ایرانیان زده است، یادآوری کمیت و کیفیت ارتباطات مؤثر آنها با جامعۀ اطراف است؛ به قول اُستاد بزرگواری: ارتباط مؤثر یعنی ارتباطی که اگر ساعت 2نصفه‌شب بتوانی با او تماس بگیری و از وی کمک بگیری، دریغ نکند!


بهداشتِ عمومی، مسأله‌ای هست که بعضاً لابلای مسائلِ روز جامعه از جمله ت! گم می‌شود؛ اما وقتی در جایی نیاز به دستشویی پیدا می‌کنیم و سرویسِ بهداشتیِ تمیزی گیر نمی‌آوریم، آنجاست که متوجه کمبودهای واقعی در

جامعه می‌شویم؛ و خدا نکند که دستشویی گیر نیاید!

آنفلوانزا هم از جمله مسائلِ مربوط به همین بهداشت است که نمی‌فهمم پس چه زمانی قرار است برای آن اقدام و راهکار پیاده‌سازی کنند! مرگِ انسان بر اثر آنفلوانزا، مسألۀ کمی نیست! هست؟


با بالا رفتن استرس‌ها، مشکلات، بیکاری‌ها، طلاق‌ها و . امثال این مسائل، طبیعی هست که راه‌های جدیدی برای گرفتن پول از مردم باز بشود.

مشاوره یا بهتر بگویم: دکان‌های مشاوره، یکی از هوشمندانه‌ترین این راه‌هاست که افراد را با ترس‌های مختلف مجبور به پرداخت هزینه می‌کند و در نهایت، باز هم فرد را بینِ انبوهِ ریسک‌های متعدد و سردرگمی‌ها مخیر می‌گذارد.


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها